آیا وصیت نامه تقسیم مال بین دختر و پسر به طور مساوی صحیح است ؟
- ارث شامل تمام اموال، عناوین، بدهی ها، حقوق و وظایف شخص پس از مرگش می باشد که به شخص دیگری منتقل می شود.
- مالکیت ورثه نسبت به ارث پس از ادای حقوق و دیونی که به میراث تعلق گرفته است مستقر می گردد.
- به موجب ماده 869 قانون مدنی حقوق و دیونی که به ترکه میت تعلق میگیرد و باید قبل از تقسیم آن اداء شود ازقرار ذیل است:
1- قیمت کفن میت و حقوقی که متعلق است به اعیان ترکه مثل عینی که متعلق رهن است.
2- دیون و واجبات مالی متوفی.
3- وصایای میت تا ثلث ترکه بدون اجازه ورثه و زیاده بر ثلث با اجازه آنها.
- موجب ارث دو امر می باشد: سبب و نسب.
- مطابق ماده 862 قانون مدنی اشــخاصی که به موجب نسب ارث میبرند سه طبقه اند:
طبقه اول : پدر، مادر، فرزند و نوه در صورت نبودن فرزند.
طبقه دوم : پدربزرگ و مادر بزرگ پدری و مادری هرچه بالا روند، برادر و خواهر پدری یا مادری و یا پدری و مادری و فرزندان آنان.
طبقه سوم: عمو، عمه، دایی و خاله و فرزندان آن ها
- لازم به ذکر است که وارث نزدیک، مانع ارث بردن وارث دور می شود. برای نمونه با وجود برادر و خواهر متوفی، فرزندان آنان ارث نمیبرند. همچنین زوجیت دائم موجب ارث بردن هر یک از زن و شوهر از دیگری میشود. زن و شوهر با وجود همه وارثان نسبی و سببی ارث میبرند. از این رو، جزء طبقات به شمار نمیروند.
- به موجب ماده 825 قانون مدنی وصیت بر دو قسم است: تملیکی و عهدی.
- در ادامه ماده 826 قانون مدنی مقرر می دارد که وصیت تملیکی عبارت است از اینکه کسی عین یا منفعتی را از مال خود برای زمان بعد از فوتش به دیگری مجاناً تملیک کند. وصیت عهدی عبارت است از اینکه شخصی یک یا چند نفر را برای انجام امر یا اموری یا تصرفات دیگری مامور مینماید.
- با توجه به قواعد و موازین حقوقی، در صورتی که پدر صراحتاً فرزند خود را از ارث محروم کند، وصیت مزبور باطل است. قواعد مربوط به ارث و میزان سهم الارث ورثه از قواعد آمره است و امکان تراضی برخالف آن وجود ندارد.
- در رابطه با اعتبار وصیت به تقسیم ماترک بین دختر و پسر به طور مساوی باید گفت ماده 843 به متوفی فقط امکان وصیت در مورد یک سوم از مالش را داده است.
- بنابراین انسان تنها می تواند تا یک سوم اموالش را وصیت کند و وصیت بر بیش از یک سوم اموال نافذ نمی باشد. به همین خاطر چنانچه اجرای وصیت و ارتقا سهم الارث دختر از ارث، متضمن تصرف در مازاد ثلث نباشد چنین وصیتی نافذ است و نسبت به مازاد بر ثلث نیازمند اجازة سایر وراث است.
- بنابراین می توان گفت تا قبل از فوت حقیقی یا فرضی مورث در صورتی که ایشان در زمان حیات مالی را به هر یک از وراث انتقال دهند، آن مال از سهم الارث آن شخص کسر نخواهد شد، به این دلیل که هرکسی در زمان حیات خود میتواند درباره اموالش تصمیم بگیرد و همه یا بخشی از آن را به دیگری منتقل کند اما تقسیم ارث پس از فوت، تابع موازین قانونی است و با توجه به این مورد طبق شــرع و ماده 843 قانون مدنی، مفاد وصیتنامه اعم از رسمی و عادی تا سقف یک سوم ترکه بدون اجازه وراث معتبر است و کسی حق نادیده گرفتن آن را ندارد اما ازاد ر این مقدار نیازمند اجازه ورثه می باشد.
پاسخ به پرسش مخاطب در خصوص اعتبار وصیت به تقسیم ماترک بین دختر و پسر به طور مساوی
♦ در پاسخ به پرسشی که در خصوص اعتبار وصیت به تقسیم ماترک بین دختر و پسر به طور مساوی مطرح نمودید باید گفت متوفی می تواند تنها تا یک سوم اموال را وصیت نماید و نفوذ مازاد بر این مقدار نیازمند اجازه ی ورثه می باشد. به همین خاطر تساوی سهم دختران تا جایی که شامل یک سوم اموال متوفی باشد نافذ است و زائد بر آن در صورت مخالفت ورثه باطل می باشد.
♦ لازم به ذکر است که وصیت مزبور شرعی می باشد و متوفی می تواند بدین طریق در یک سوم اموالش برای بعد از فوتش تصمیم گیری نماید.
♦ همچنین در صورتی که صحت خط و امضا را قبول دارند و در صورتی که رجوع از وصیت از طریق وصیت متأخری وجود نداشته باشد این وصیت معتبر است اگرچه عنوان پیش نویس دارد. در خصوص سوال سوم نیز باید گفت با وجود شهادت شهود مبنی بر وصیت مادرتان می توان این مسئله را اثبات نمود.
مستندات قانونی - اعتبار وصیت
ماده ۸۲۵ قانون مدنی
وصیت بر دو قسم است: تملیکی و عهدی.
ماده ۸۲۶ قانون مدنی
وصیت تملیکی عبارت است از اینکه کسی عین یا منفعتی را از مال خود برای زمان بعد از فوتش به دیگری مجاناً تملیک کند.
وصیت عهدی عبارت است از اینکه شخصی یک یا چند نفر را برای انجام امر یا اموری یا تصرفات دیگری مامور مینماید.
وصیت کننده موصی، کسی که وصیت تملیکی به نفع او شده است موصی له، مورد وصیت موصیبه و کسی که به موجب وصیت عهدی ولی بر مورد ثلث یا بر صغیر قرار داده میشود وصی نامیده میشود.
ماده ۸۲۷ قانون مدنی
تملیک به موجب وصیت محقق نمیشود مگر با قبول موصیله پس از فوت موصی.
ماده ۸۲۸ قانون مدنی
هر گاه موصیله غیر محصور باشد مثل اینکه وصیت برای فقرا یا امور عامالمنفعه شود قبول شرط نیست.
ماده ۸۲۹ قانون مدنی
قبول موصیله قبل از فوت موصی موثر نیست و موصی میتواند از وصیت خود رجوع کند حتی در صورتی که موصیله موصی به را قبض کرده باشد.
ماده ۸۳۰ قانون مدنی
نسبت به موصیله رد یا قبول وصیت بعد از فوت موصی معتبر است بنابراین اگر موصیله قبل از فوت موصی وصیت را رد کرده باشد بعد از فوت میتواند آن را قبول کند و اگر بعد از فوت آن را قبول و موصی به را قبض کرد دیگر نمیتواند آن را رد کند لیکن اگر قبل از فوت قبول کرده باشد بعد از فوت قبول ثانوی لازم نیست.
ماده ۸۳۱ قانون مدنی
اگر موصیله صغیر یا مجنون باشد رد یا قبول وصیت با ولی خواهد بود.
ماده ۸۳۲ قانون مدنی
موصیله میتواند وصیت را نسبت به قسمتی از موصی به قبول کند در این صورت وصیت نسبت به قسمتی که قبول شده صحیح ونسبت به قسمت دیگر باطل میشود.
ماده ۸۳۳ قانون مدنی
ورثه موصی نمیتواند در موصی به تصرف کند مادام که موصیله رد یا قبول خود را به آنها اعلام نکرده است. اگر تاخیر این اعلام موجب تضرر ورثه باشد حاکم موصیله را مجبور میکند که تصمیم خود را معین نماید.
ماده ۸۳۴ قانون مدنی
در وصیت عهدی قبول شرط نیست لیکن وصی میتواند مادام که موصی زنده است وصایت را رد کند و اگر قبل از فوت موصی رد نکرد بعد از آن حق رد ندارد گرچه جاهل بر وصایت بوده باشد.
ماده ۸۴۳ قانون مدنی
وصیت به زیاده بر ثلث ترکه نافذ نیست مگر به اجازه وراث و اگر بعض از ورثه اجازه کند فقط نسبت به سهم او نافذ است.
ماده ۸۴۴ قانون مدنی
هر گاه موصی به مال معینی باشد آن مال تقویم میشود اگر قیمت آن بیش از ثلث ترکه باشد مازاد مال ورثه است مگر اینکه اجازه از ثلث کند.
ماده ۸۴۵ قانون مدنی
میزان ثلث به اعتبار دارائی موصی در حین وفات معین میشود نه به اعتبار دارائی او در حین وصیت.
ماده ۸۴۶ قانون مدنی
هر گاه موصی به منافع ملکی باشد دائماً یا در مدت معین به طریق ذیل از ثلث اخراج میشود:
بدواً عین ملک با منافع آن تقویم میشود سپس ملک مزبور با ملاحظه مسلوبالمنفعه بودن در مدت وصیت تقویم شده تفاوت بین دو قیمت از ثلث حساب میشود.
اگر موصی به منافع دائمی ملک بوده و بدین جهت عین ملک قیمتی نداشته باشد قیمت ملک با ملاحظه منافع از ثلث محسوب میشود.
ماده ۸۴۷ قانون مدنی
اگر موصیبه کلی باشد تعیین فرد با ورثه است مگر اینکه در وصیت طور دیگر مقرر شده باشد.
ماده ۸۴۸ قانون مدنی
اگر موصی به جزء مشاع ترکه باشد مثل ربع یا ثلث موصیله با ورثه در همان مقدار از ترکه مشاعاً شریک خواهد بود.
ماده ۸۴۹ قانون مدنی
اگر موصی زیاده بر ثلث به ترتیب معینی وصیت به اموری کرده باشد ورثه زیاده بر ثلث را اجازه نکنند به همان ترتیبی که وصیت کرده است از ترکه خارج میشود تا میزان ثلث و زاید بر ثلث باطل خواهد شد و اگر وصیت به تمام یک دفعه باشد زیاده از همه کسر میشود.
ماده ۸۶۱ قانون مدنی
موجب ارث دو امر است: نسب و سبب.
ماده ۸۶۲ قانون مدنی
اشخاصی که به موجب نسب ارث میبرند سه طبقهاند:
۱) پدر و مادر و اولاد و اولاد اولاد.
۲) اجداد و برادر و خواهر و اولاد آنها.
۳) اعمام و عمات و اخوال و خالات و اولاد آنها.
ماده ۸۶۳ قانون مدنی
وارثین طبقه بعد وقتی ارث میبرند که از وارثین طبقه قبل کسی نباشد.
ماده ۸۶۴ قانون مدنی
از جمله اشخاصی که به موجب سبب ارث میبرند هر یک از زوجین است که در حین فوت دیگری زنده باشد.
ماده ۸۶۵ قانون مدنی
اگر در شخص واحد موجبات متعدده ارث جمع شود به جهت تمام آن موجبات ارث میبرد مگر اینکه بعضی از آنها مانع دیگری باشدکه در این صورت فقط از جهت عنوان مانع میبرد.
ماده ۸۶۶ قانون مدنی
در صورت نبودن وارث امر ترکه متوفی راجع به حاکم است.
ماده ۸۶۷ قانون مدنی
ارث به موت حقیقی یا به موت فرضی مورث تحقق پیدا میکند.
ماده ۸۶۸ قانون مدنی
مالکیت ورثه نسبت به ترکه متوفی مستقر نمیشود مگر پس از اداء حقوق و دیونی که به ترکه میت تعلق گرفته.
ماده ۸۶۹ قانون مدنی
حقوق و دیونی که به ترکه میت تعلق میگیرد و باید قبل از تقسیم آن اداء شود ازقرار ذیل است:
۱) قیمت کفن میت و حقوقی که متعلق است به اعیان ترکه مثل عینی که متعلق رهن است.
۲) دیون و واجبات مالی متوفی.
۳) وصایای میت تا ثلث ترکه بدون اجازه ورثه و زیاده بر ثلث با اجازه آنها.
ماده ۸۷۰ قانون مدنی
حقوق مزبوره در ماده قبل باید به ترتیبی که در ماده مزبوره مقرر است تادیه شود و مابقی اگر باشد بین وراث تقسیم گردد.
ماده ۸۷۱ قانون مدنی
هر گاه ورثه نسبت به اعیان ترکه معاملاتی نمایند مادام که دیون متوفی تادیه نشده است معاملات مزبوره نافذ نبوده و دیان میتوانند آن را بر هم زنند.
ماده ۸۷۲ قانون مدنی
اموال غایب مفقودالاثر تقسیم نمیشود مگر بعد از ثبوت فوت او یا انقضاء مدتیکه عادتاً چنین شخصی زنده نمیماند.
ماده ۸۷۳ قانون مدنی
اگر تاریخ فوت اشخاصی که از یکدیگر ارث میبرند مجهول و تقدم و تاخر هیچ یک معلوم نباشد اشخاص مزبور از یکدیگر ارث نمیبرند مگر آنکه موت به سبب غرق یا هدم واقع شود که در این صورت از یکدیگر ارث میبرند.
ماده ۸۷۴ قانون مدنی
اگر اشخاصی که بین آنها توارث باشد بمیرند و تاریخ فوت یکی از آنها معلوم و دیگری از حیث تقدم و تاخر مجهول باشد فقط آن که تاریخ فوتش مجهول است از آن دیگری ارث میبرد.
پاسخ داده شده توسط کارشناس حقوقی ما
جهت ارتباط با وکیل پایه یک دادگستری کلیک کنید - 88019243