نمونه رای دادگاه در مورد اعتبار اقدام با حق توکیل

اقتضاء ذات عقد وکالت اعطا نیابت از سوی موکل به وکیل برای اعمال یک حق است.موکل میتواند به تشخیص خود در وکالتنامه حق تفویض یا توکیل اختیارات را کلاً یا جزئاً به وکیل اعطا نماید.در صورتی که وکیل حق توکیل به غیر نداشته باشد خود شخصاً و رأساً می تواند برای اعمال و اجرای حقوق موکل (موضوع وکالتنامه) اقدام نماید.وکیلی که حق توکیل به غیر دارد یا می تواند جز یا کل اختیارات اعطایی را با فرض بقا اختیارات خود در قالب توکیل به دیگری هم بدهد یا با تفویض اختیارات نقش خود در اعمال و اجرای حقوق موکل را حذف کند.در طول سالهای حیات قانون مدنی رویه قضایی مطابق آنچه که گفته شد بین تفویض و توکیل تفاوت قائل شده است.کسی که در قالب تفویض یا توکیل وکیل ماقبل خود صاحب اختیار می شود فقط در چارچوب حقوق و اختیارات اعطایی صلاحیت خواهد داشت.طبیعتاً در صورت فوت موکل تمام سلسله ایادی وکلا فاقد اختیار خواهند بود و وکالت تمامی باطل یا منفسخ است (در عقود مستمر فرق چندانی بین بطلان و انفساخ نیست).اگر وکیل واسطه یا ایادی بعدی فوت نمایند یا از سوی موکل عزل شوند بسته به اینکه اعطای اختیارات در قالب توکیل بوده یا تفویض وضعیت متفاوت است و فروض متفاوتی را می توان تصور نمود.